شنبه ، 1 ارديبهشت ، 1403
حداقل
پیوند های مرتبط
حداقل
مقالات
کد خبر: 230   |  دفعات بازدید : 12261   |   نسخه چاپی   |   ارسال به دوستان  

فقر بهتر است یا ثروت ؟

05 مرداد, 1391 10:22
فقر بهتر است یا ثروت ؟

فهرست                                                                                             

مقدمه                                                             

امکان اتصاف ثروت و فقر به خوبی یا بدی                            

خطر ثروت بیشتر از فقر است

بررسی روایات مذمت کننده فقر

آفات ثروت                                       

  1. طغیان
  2. دوری از یاد خدا
  3. نارضایتی و تنفر از خدای متعال
  4. تکیه بر غیر خدا ( اموال )
  5. سخت جان دادن
  6. ضعف و عدم قدرت رویارویی با مشکل
  7. گرفتاری حساب پس دادن
  8. لذت دنیوی؛ محرومیت اخروی
  9.  نگرانی و دغدغه حفظ موجود

چند نکته                             

 

 

1

بسمه تعالی

موضوع: بررسی بهتر بودن فقر یا ثروت

مقدمه

      به نظر می رسد اکثر قریب به اتفاق مردم در مواجه ی با این سوال تعجب کنند زیرا به خاطر توهمی که دارند می گویند؛ معلوم است دیگر کدام عاقل است که بگوید فقر بهتر است؟ کیست که بگوید دارایی معضل است؟ هر چه بلا و مشکلات در مردم و جامعه است از فقر است. اگر دزدی است اگر خودفروشی است اگر وجود نارسایی ها وبیماری ها و...است و خلاصه «نزدیک است که فقر به کفر بکشاند»[1]و یا «قبر از فقر بهتر است»[2] ویا «فقر در وطن غربت است»[3]

     ولی به نظر می رسد این برداشت اکثریت اشتباه است و بلکه برعکس؛ اجمالا فقر از دارایی بهتر است. با بررسی و مقایسه بین آفات فقر و آفات ثروت بهتر می توانیم در این مورد قضاوت کنیم.

آیا اصلا نفس فقر یا ثروت، متصف به خوب یا بد می شود؟

      شاید بتوان گفت که اصلا اتصاف فقر و ثروت به خوب یا بد بودن، درست نباشد. زیرا بی شک نفس اموال و دارایی، صرف ابزار است که ارزش یا ضد ارزش بودن آن بسته به جهت استفاده آن می باشد، که اگر تقوا نباشد همانطور که فقر وسیله انحراف و ابزار فساد می باشد، به مراتب بیشتر، ثروت خطرناک تر و مهلک تر می باشد. نهایت ضربه ای که فقیر بی تقوا ایجاد می کند محدود است به فساد هایی مثل دزدی, خودفروشی و...اما آدم فقیر که همه فکر و ذکرش به دست آوردن معاش است دیگر به میگساری و خانه های پارتی شبانه و زد و بند اقتصادی و اختلاس های کلان و فلج نمودن چرخه یک نظام و با قدرت پول در برابر هر چه بخواهد بایستد و هزاران موارد از این قبیل، نمی رسد.

 

       آنچه در جای جای قرآن عزیز نالیدن از آن مشهود است مترفین[4]( مرفهین بی درد )  هستند وحتی یک جای این کتاب مقدس نیست که از فقر و فقرا ناراحتی یا شکوه کند بلکه برعکس تعابیری در قرآن است که ستایش فقرا را می رساند[5]. و آنچه گواهی تاریخ است اینکه اولین و بیشترین کسانی که به یاری انبیا و معصومین و اسلام و انقلاب برخاستند همین قشر مستضعف و پابرهنه ها بودند و آنقدر خطر و ضربه فقر در مقابل ثروت ناچیز است که در شعری که منسوب به امیرالمومنین علی (ع) است آمده:

                  دلیلک انّ الفقر خیر من الغنی                                 وانّ قلیل المال خیر من المثری

لقاؤک مخلوقا عصی الله بالغنی                                 ولم تر مخلوقا عصی الله بالفقر[6]

 دلیلی برای تو به اینکه فقر بهتر است از ثروت و اینکه کمی مال بهتر است از آنچه که روی زمین است اینکه می بینی مخلوقات را که با ثروت معصیت خدا را نمودند اما نمی بینی مخلوقی را که با فقر معصیت خدای متعال را نموده باشد.

دفع اشکال

      اما پاسخ اشکالی که در ابتدای بحث مطرح شد که فقر نزدیک است انسان را به کفر بکشاند. این روایت تقطیع شد و روایت صدری دارد که به نظر میرسد با توجه به آن، در معنای روایت تفاوتی پیدا می شود و آن اینکه «لولا رحمة ربی علی فقراء امتی کاد الفقر ان یکون کفرا...» یعنی اگر رحمت و عنایت پروردگار من بر امتم نبود نزدیک بود که فقر به کفر بکشاند که این «اگر» (لو امتناعیه) دلیل بر امتناع رسیدن فقرا به کفر است یعنی فقط «فرض» و «اگر» است ومی خواهد سختی و فشار فقر را برساند. لکن خدای متعال عنایتش همیشه بر  فقرای این امت است پس هیچگاه عملا فقر موجب کفر نمی شود. کما اینکه درسطح جوامع دیدیم و می بینیم متدینین و کسانیکه به ندای اسلام پاسخ مثبت دادند اکثریت از فقرا هستند و مرتدین و مانند آن بیشتر از ثروتمندان هستند.

   و اما آن دو روایت«قبر از فقر بهتر است» و«فقر در وطن غربت است» دلالت دارند بر اینکه فقر همراه با سختی و مشکلات است و این مطلب صحیح و مقبولی است. ولی هیچ دلالت بر مذمت آن ندارد که برعکس هر امر نیکی و هر پیشرفت و موفقیتی همراه باسختی و رنج است و«حفّت الجنّة بالمکاره»[7] و هر تکلیفی همراه با کلفت و سختی است.

    گذشته از پاسخ هایی که در مورد این سه روایت گفته شد اضافه کنیم که اینها در مقابل روایات کثیری که فقر را ستودند تاب مقاومت را ندارند و قابل مقایسه نیستند. مانند: عن الرسول (ص): الفقر فخری و به افتخر[8]. و عنه (ص): اللهم احینی مسکینا و امتنی مسکینا و احشرنی فی زمرة المساکین[9]. ویا «اکثر اهل بهشت را دیدم از فقرا هستند»[10]و همچنین است بعضی از آیاتی که دلالت دارد بر ترجیح فقر بر ثروت مانند آیه 33و34 سوره مبارکه زخرف : «و لولا ان یکون الناس امّة واحدة لجعلنا لمن یکفر بالرحمن لبیوتهم سقفا من فضة و معارج علیها یظهرون و لبیوتهم ابوابا و سررا علیها یتّکئون و زخرفا» اگر (ترس از این) نبود که همه مردم یک امت شوند (یعنی با دیدن وضع زندگی و خانه های کفار همگی کافر شوند) همانا که قرار می دادیم برای خانه های کفار سقف هایی از نقره و پلّه هایی که از آن بالا روند (کنایه از مجلل و دارای طبقات بودن آنست) و داری درهای متعدد (کنایه از بزرگ بودن آنست) و تخت هایی که برآن تکیه دهند و...بله اینگونه بود که رسول مکرم اسلام (ص) فرمودند اگر دنیا نزد خدای متعال به اندازه بال مگس یا پشه ای ارزش داشت کافر از آن به اندازه آب نمی نوشید.[11]

    البته با درنظر داشتن مطالب بیان شده( که با نبود تقوی خطر ثروت بیشتر از فقر است و انسان با تقوای ثروتمند بیشتر از انسان با تقوای فقیر در معرض خطر است) به بیان آفات هر یک از فقر و ثروت می پردازیم تا بهتر به قضاوت بنشینیم.  

 آفات و خطرات فقر

سرقت

خود فروشی( تن به خواسته های نامشروع دادن، خصوصا بیشتر توسط خانم ها)

توضیح این نکته را لازم دانستیم که ممکن است بسیاری از مفاسد، به سبب فقر نسبت داده شود مثل: قتل، دین فروشی و ده ها قبیل دیگر، ولی با نظر دقیقتر متوجه می شویم که شاید در بسیاری از این موارد یک پیشینه فقر موجود بوده است و گذشته فقیری را داشته اما در هنگام انجام نفس این جنایات، بعد از مرحله فقر بوده است و می شود گفت کسی به خاطر نان شب دست به قتل و دین فروشی و .... نمی زند بلکه پای زیادتر از آن در میان است.

آفات وخطرات ثروت

  1. طغیان (ظلم، سرمستی، غرورو....)

«انّ الانسان لیطغی ان رآه استغنی»[12]همانا که انسان تا می بیند که بی نیاز شده است طغیان می کند

      حکایت مشهوری است که امام صادق (ع )می فرمایند: شخص ثروتمندی کنار رسول -خدا (ص) نشسته بود که مرد فقیری آمد و کنار او نشست آن مرد ثروتمند لباس خود را جمع کرد حضرت به او فرمودند آیا ترسیدی از غنای تو چیزی به او بچسبد ویا.....13

  1. دوری از یاد خدا متعال

  اگر از همه آفاتی ذکر می شود کمترین بدی و آفت ثروت باز ماندن از یاد خدای عزّ و جلّ می باشد. فرمود: «الهکم التکاثر» گرایش به زیادی اموال – که از مصادیق تکاثر است- شما را غافل کرده.

     از رسول مکرم اسلام (ص) نقل است که فرمود: همانا که جبرئیل خزائن دنیا را در حالی که بر استری  سیاه و سفید بود برای من آورد و گفت این خزائن دنیا است و از بهره ی شما در نزد خدا هیچ کم نمی شود. گفتم: ای حبیبم جبرائیل نیازی به آن ندارم زیرا وقتی سیر باشم شکرش می کنم و هنگامی که گرسنه باشم از او می خواهم (یعنی اگر داشتم نفس همین اموال باعث شد که از او نخواهم)[13]جهت تبرک ادامه روایت را که در همین رابطه است نقل می کنیم. يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُوحِ إِلَيَّ أَنْ أَجْمَعَ الْمَالَ وَ لَكِنْ أَوْحَى إِلَيَّ أَنْ‏ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ‏[14]خدای متعال به من وحی نکرد که مال جمع کنم ولی وحی کرد که:« تسبیح با حمد خدا بنما و از سجده کنندگان باش. و پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) سراغ تو بیاید».

   ما که به طور عادی ذاکر خدا نیستیم خدای متعال بر سرمان می زند (مریضی، از دست دادن نزدیکان، نقص اموال و...) تا یاد او کنیم و از غفلت درآییم. ولی متاسفانه همین را بد می دانیم و بر علیه خدا شکایت داریم.

  1. نارضایتی و تنفر از خدای متعال

    از آنجاییکه هرانسانی باید هنگام مرگ آنچه دارد بگذارد و برود، دل کندن از تعلقات بسیار دشوار و دردآور است. فلذا شیطان در آن لحظات حساس آمده و اگر بتواند به این وسیله ایمان شخص را از او می گیرد؛ می گوید «ای آدم بیچاره! بعد از این همه سختی و جان کندن به این اموال و دیگر متعلقات رسیدی حال او می خواهد تو را از آنها جدا کند» این می شود که خدا نکرده با کدورت و ناراحتی از خدای عزیز از دنیا می رود.

امام خمینی رحمت الله علیه نقل می فرمایند[15]: یکی از علمای قزوین می گفت بالاسر محتضری بودم بعد از مدتی به سختی چشمانش را باز کرد و گفت: «ظلمی که خدا به من کرد هیچ کس نکرد. بعد ازیک عمر خون جگر خوردن بچه بزرگ کردم حال می خواهد مرا از آنها جدا کند» (پناه بر خدا) این را گفت و مُرد. و البته مانند این جریان زیاد است.

  1. تکیه بر غیر خد ا (اموال)

انسانی که تنها هستی او خداوند است در هر مشکلی توکل و اعتماد او به طور کامل به خدای متعال است، زیرا از هر چه غیر خدا دستش کوتاه است (اگر چه انسان باید درهر حالی اینگونه باشد. ولی آفت است دیگر) وقتی پولدار بود خیال می کند که این پول همه مشکلش را بر طرف می کند فلذا به همان اندازه به غیر الله اعتماد دارد. دراین زمینه نیز حکایات فراوان است که به جهت طولانی نشدن این وجیزه ازآن پرهیز می کنیم.

  1. سخت جان دادن

    به قدری جدا نمودن اموال برای ما سخت است که یک صدقه و انفاق کوچک و ساده برای ما زجرآور است. فلذا خدای متعال در دستور به گرفتن زکات از مردم به رسولش (ص) می فرماید: «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ، إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ‏ لَهُم‏»[16]از مردم زکات را اخذ کن و دعا و صلوات بر آنها بفرست، همانا که صلوات تو آرامشی است برای آنها. و در حدیث هم آمده[17]: خدای متعال بندگان را امتحان نکرده به چیزی سخت تر از بیرون آوردن پول. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ مَا بَلَی اللَّهُ الْعِبَادَ بِشَيْ‏ءٍ أَشَدَّ عَلَيْهِمْ مِنْ إِخْرَاجِ‏ الدِّرْهَم‏».

     بنابراین و با توجه به این وضعیت، ما چگونه می توانیم از تمام دارایی و اموالمان در لحظه مرگ دل بکنیم؟ مگر خدا کمک کند.

  1. ضعیف ماندن و عدم توان رویارویی با مشکلات

    معلوم است کسی که هر چه خواسته، برایش فراهم بوده و در ناز و نعمت پروریده او در وقت نیاز، جنگ و سایر پیشامد های روزگار، یا قادر به مدیریت آن مشکل نیست یا برایش بسیار دشوار است. چنانچه می بینیم انسان هایی که با سختی و ناداری رشد یافتند معمولا موفق ترند و درجهادهای مختلف، استقامت بیشتری دارند و حتی می شود گفت که روزه گرفتن برای ثروتمند بسیار سخت تر و خوف ناک تر است تا برای انسان فقیر.

  1. مشکل پس دادن حساب

  قیامت یوم الحساب است و از طرفی«فی حلالها حساب»[18]. هر چه بیشتر باشد معطلی آن بیشتر است. از حضرت امام صادق (ع) نقل است که فرمود آخرین پیامبری که وارد بهشت می شود حضرت سلیمان نبی (ع) است و این به خاطر دنیایی بود که خدای متعال به ایشان عطا نمود.[19]و در حدیث ابوذر نیز آمده که به رسول خدا (ص) عرض کردم: کسانی که خائفند، خاشع اند، متواضع اند و کثیر الذکر هستند آیا اینهایند که زودتر از دیگران به بهشت می روند؟ فرموند: خیر ولی این فقرای مسلمین هستتند که از روی مردم رد می شوند پس خزانه دار بهشت به آنها می گوید: همانجا که هستید بایستید تا محاسبه شوید. آنها می گویند: به چه چیزی محاسبه شویم والله که ما مالک چیزی نبودیم تا بخشش کنیم... ولی ما پروردگارمان را عبادت کردیم تا اینکه ما را خواندند و ما هم اجابت نمودیم.[20]

8- لذت دنیوی؛ محرومیت اخروی

حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: تلخی دنیا شیرینی آخرت است و شیرینی دنیا تلخی آخرت است.[21]

9- نگرانی و دغدغه حفظ موجود

     شخص ثروتمند به طور معمول دائما دو نگرانی دارد یکی به دست آوردن آنچه ندارد و دیگر، حفظ اموال موجود و چه بسیار آسایش و خواب راحت فقرا را ثروتمندان آرزو دارند.

چند نکته:

از مجوع مطالبی که به صورت موجز بیان شد به نکاتی جهت نتیجه گیری از بحث اشاره می شود.

  1. انسان باید برای راحتی و عمران و آبادی دیگران و جامعه تلاش کند.
  2. برای اقتدار هر چه بیشتر در مقابل دشمنان باید بکوشیم و آماده باشیم. « و أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ النحل وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً ص إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُ الْجِياد»[22]
  3. بدون شک در اکثر قریب به اتفاق افراد، دارایی، وابستگی می آورد و وابستگی خطر عدم رضایت به خواست الهی.
  4. اگر تقوی نباشد خطر ثروت به مراتب بیشتر از فقر است برای فرد و جامعه.
  5. قطعا بین کسی که داشته و کسی که نداشته و از لذات آن محرم بوده در آخرت تفاوت است والّا برخلاف عدالت می باشد به حکم عقل و نقل.
  6. همه ما و رهبران اجتماع در عین اینکه برای معیشت و زندگی مردم آسایش را فراهم می کنند هر چه بیشتر ازآن باید تقوی را تقویت نمایند. روحیه قناعت، اسراف نکردن، طغیان نکردن و خلاصه فساد و افساد نکردن، مسأله مهمی است که اگر از آن غفلت شود درکنار ابزار ثروت بلایی- نه فقط بر سر شخص یا جامعه بلکه- برسر بشریت میآید که انتها ندارد. و همگان نمونه های قدرت های استکباری و ظلم های آن را هم اکنون و در طول تاریخ دیدند و می بینند.

 

 

 

الصلاة و السلام علی محمد و آل محمد

جهت تعجیل درفرج حضرت مهدی(ع) وشادی ایشان صاوات

13آبان1390

مصادف با شهادت امام باقر علیه السلام

عبدالرضا اکبری

 

 

 



  1. از رسول مکرم اسلام (ص)  البحار ج72
  1. از امیرالمومنین (ع)  غرر الحکم

3- از امیرالمومنین (ع)  نهج البلاغه حکمت 56

2

4- وما ارسلنا فی قریة من نذیر الّا قال مترفوها انّا بما ارسلتم به کافرون سبأ34- زخرف23- مومنون33-           انبیا 13- هود116- واقعه 45- اسرا 16 – مومنون 64 – انّ الانسان لیطغی ان رآه استغنی

5- کهف 28 – انعام 52- بقره 273

6- البحار ج78 ص85

 3

7- البحار ج 67 ص73

8- البحار ج69

9- البحار ج72

[10]- البحار ج69 ص33

[11] - لو انّ الدنیا کانت تعدل عند الله جناح بعوضة او ذباب ماسقی الکافر منها شربة من ماء. البحار ج77 ص79

[12]  آیه6 سوره علق

[13] يَا أَبَا ذَرٍّ- إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَتَانِي بِخَزَائِنِ الدُّنْيَا عَلَى بَغْلَةٍ شَهْبَاءَ- فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ هَذِهِ خَزَائِنُ الدُّنْيَا وَ لَا يَنْقُصُكَ مِنْ حَظِّكَ عِنْدَ رَبِّكَ- فَقُلْتُ يَا حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ لَا حَاجَةَ لِي فِيهَا- إِذَا شَبِعْتُ شَكَرْتُ رَبِّي وَ إِذَا جُعْتُ سَأَلْتُهُ-

[14]بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة ج‏74  باب 4 ما أوصى به رسول الله ص إلى أبي ذر رحمه الله

 

[15]  جهاد اکبر ص53

[16]  توبه 103

[17]  الخصال ج‏1 ص 8

[18] اعْلَمْ أَنَّكَ لَا تَكْسِبُ مِنَ الْمَالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ- إِلَّا كُنْتَ فِيهِ خَازِناً لِغَيْرِكَ- وَ اعْلَمْ أَنَّ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ- وَ فِي الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ فَأَنْزِلِ الدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ الْمَيْتَةِ- خُذْ مِنْهَا مَا يَكْفِيكَ- فَإِنْ كَانَ ذَلِكَ حَلَالًا كُنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِيهَا- وَ إِنْ كَانَ حَرَاماً لَمْ يَكُنْ فِيهِ وِزْرٌ- فَأَخَذْتَ كَمَا أَخَذْتَ مِنَ الْمَيْتَةِ- وَ إِنْ كَانَ الْعِتَابُ فَإِنَّ الْعِتَابَ يَسِير بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج44ص139

[19]  البحار ج73

[20]  قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْخَائِفُونَ الْخَائِضُونَ الْمُتَوَاضِعُونَ الذَّاكِرُونَ اللَّهَ كَثِيراً أَ هُمْ يَسْبِقُونَ النَّاسَ إِلَى الْجَنَّةِ فَقَالَ لَا وَ لَكِنْ فُقَرَاءُ الْمُسْلِمِينَ فَإِنَّهُمْ يَتَخَطَّوْنَ رِقَابَ النَّاسِ فَيَقُولُ لَهُمْ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ كَمَا أَنْتُمْ حَتَّى تُحَاسَبُوا فَيَقُولُونَ بِمَ نُحَاسَبُ فَوَ اللَّهِ مَا مَلَكْنَا فَنَجُودَ وَ نَعْدِلَ وَ لَا أُفِيضَ عَلَيْنَا فَنَقْبِضَ وَ نَبْسُطَ وَ لَكُنَّا عَبَدْنَا رَبَّنَا حَتَّى دَعَانَا فَأَجَبْنَا     بحار الأنوار-ج‏75 باب 33 نوادر المواعظ و الحكم..... ص : 444

[21]  قَالَ علی (ع): مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ وَ حَلَاوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الْآخِرَةِ     بحار الأنوار  ج‏70ص131

[22]  انفال

 

 

مسئولیت پاسخگویی تمام مقالات به عهده ی نویسنده ی آن می باشد.

 

فقر بهتر است یا ثروت ؟
حداقل
جستجو