سه شنبه ، 4 ارديبهشت ، 1403
حداقل
اخبار و رویدادها
کد خبر: 336   |  دفعات بازدید : 3598   |  نظرات : 0 RSS comment feed   |   نسخه چاپی   |   ارسال به دوستان  

گزارش مراسم بزرگداشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين اسماعيلي

26 فروردين, 1392 10:27
گزارش مراسم بزرگداشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين اسماعيلي

به گزارش سايت جامعه علميه اميرالمؤمنين عليه السلام مراسم بزرگداشت حجت الاسلام والمسملین ابوالفضل اسماعیلی كه در آخرين سه شنبه سال 91 در اثر سانحه رانندگي دار فاني را وداع گفته و به ديدار حضرت دوست شتافت، در جامعه علميه اميرالمؤمنين عليه السلام برگزار شد.

استاد اسماعيلي مدير پيشين حوزه علميه گراش از اساتيد و مشاورين سابق جامعه علميه اميرالمؤمنين عليه السلام بودند. ايشان در مهر ماه سال1388 ، دفتر مرکز مدیریت حوزه های علمیه منطقه کاشان را تاسيس و تا واپسين ايام حيات خود به عنوان مسؤول این مرکز به طلاب و روحانیون این منطقه خدمت می کردند.

مراسم بزرگداشت اين استاد فقيد با قرائت قرآن كريم و مداحي مداح اهل بيت حاج احمد شربياني آغاز و با سخنراني حجت الاسلام و المسلمين صدوقي ادامه يافت.

استاد صدوقي بعد از  بيان اين مطلب كه مهمترين دغدغه و غصّه استاد اسماعيلي عدم شناخت و توجه طلاب به وظايف و جايگاه طلبگي بود به تبيين نقش و جايگاه طلبگي پرداخته و فرمود:

طلبه ها بعد از ورود به حوزه علميه مشغول كسب مدارج علمي مي شوند اما اين دانش در تحليل ايشان از زندگي و هويت ايشان نمي تواند موثر باشد، شخصيت طلاب متناسب با فعاليت ذهني و علمي ايشان پيش نمي رود و اين به خاطر آن است كه طلبه نمي داند چرا طلبه شده است؟

كسي كه به حوزه مي آيد بايد دنبال سه هدف مهم باشد 1- ارتقاء دانش 2- ارتقاء بينش 3- ارتقاء منش و شخصيت، تا بتواند به عنوان يار امام زمان(ع) در مقابل فتنه هاي زمانه و آلودگي هاي اخلاقي ايستادگي كند. يك طلبه وارسته و اصيل بايد دو هدف ديگر را نيز جدّاً دنبال كند 1- ارزش و اعتبار خود را بشناسد 2- تكليف خود را بشناسد؛ طلبه براي شناخت جايگاه و منزلت خود بايد به اين حديث توجه كند «اذا اراد الله بعبد خيرا فقّهه في الدين» اگر خداوند بخواهد خيري به كسي برساند مهمترين كاري كه در حق او انجام مي دهد او را در دين فقيه مي كند. عده كمي هستند كه مي توانند لياقت پيدا كنند و زير چتر اين خير هويت خودشان را تشكيل دهند. طلبه بايد بداند كم جايگاهي ندارد. مرحوم آيت الله زنجاني بزرگ مي فرمودند:«در خواب ديدم به من خبر دادند آقا اميرالمؤمنين(ع) به حياط فيضيه آمده اند، رفتم تا ايشان را ملاقات كنم؛  امام را در كنار باغچه اي ديدم در حالي كه به گلهاي باغچه مي پرداختند. خدمت ايشان رفتم و سلام كردم ايشان جواب سلام مرا دادند و فرمودند : اين گلها را مي بيني، من كاشته ام؛ من دارم اينها را باغباني مي كنم. بعد اشاره كردند به سمت راست خودشان و فرمودند: اين گلها را مي بيني چه خوب شكوفه زده اند! اينها گلهايي هستند كه قدر خودشان را خوب فهميدند و ازين قدر و منزلت خوب مراقبت كردند؛ فهميدند كه در كجا قرار دارند و از امكاناتي كه به ايشان داده مي شد خوب بهره مند شدند. سپس اشاره كردند به سمت چپ خود و فرمودند : آن گلها را ببين! دارند پژمرده مي شوند و مي پوسند، اينها متاسفانه قدر خود را نشناخته و از امكانات خوب استفاده نكردند» گرچه ظاهراً ما خودمان اين راه را انتخاب كرده ايم اما در واقع ما را انتخاب كرده اند تا مانند كمك مربي به هدايت جامعه بپردازيم و معلم اصلي همه ما ائمه اطهار عليهم السلام هستند.

طلبه همين كه وارد حوزه مي شود مشغول درسهاي پيوسته و مستمر مي شود، آخر سرهم به اينجا مي رسد كه ما به كجا مي خواهيم برويم، اصلا چرا آمديم؟ خودش را با همسالان خود مقايسه مي كند كه ديگران دكتر و مهندس شدند و من هنوز در خَمِ يك كوچه مانده ام؛ آنها به معيشت سازمان يافته خودشان رسيدند ولي من هنوز ...

اين براي آن است كه از اول ندانسته براي چه آمده است و طلبه شده است و اين بزرگترين ظلمي است كه طلاب به خود روا مي دارند. طلبه نمي داند همان گلي است كه امام(ع) با دست خود در باغچه فيضيّه كاشته و پرورش مي دهد. اگر مي دانست و به منزلت خود واقف بود از لحظه ها استفاده مي كرد تا بتواند خدمت بهتري براي ولي خدا انجام دهد.

 در حديث آمده است:«كفي بالمرءّ جهلاً ان لا يعرفَ قدرَه» جهالت انسان همين بس كه نمي داند چه جايگاهي در اين عالم دارد. هدف دوم اين است كه تكليف شناسي كنيم؛ آيه قرآن مي فرمايد:« لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ. » اين آيه شريفه هدف ما را مشخص مي كند عده اي بايد كارشناس ديني شوند، هويت ارزشي پيدا كنند، تفقّه در دين پيدا كنند و در تمام حوزه هاي ديني و موضوعاتي كه به نحوي مرتبط با دين است صاحب نظر و مجتهد بشوند، به بينش، شعور و هويت اسلامي برسند و با اين ابزار با تهاجم بزرگ فرهنگي دشمن، كه آگاهانه و با برنامه عليه اسلام سازماندهي مي شود مبارزه كنند، برگردند به سوي مردم و آنها را انذار دهند و با واقعيت ها آشنا كنند تا مردم به حَذَر برسند. تصور كنيد چگونه است حالت انساني كه روي شيشه خورد شده راه مي رود؛ حذر اين چنين حالتي است. اين چنين شخصي در كوچه هاي زندگي دقيق حركت مي كند، مراقب خود و خانواده خود است،روابط اجتماعي خود را كنترل و سازماندهي مي كند هرچيزي را نمي بيند، هرچيزي را نمي خورد و ... وقتي مردم آگاه شوند از لحظه ها ارزش توليد مي كنند .

بعد از اينكه طلبه قدر خود و تكليف خود را شناخت مسئوليت پذيري در او شكل پيدا مي كند و او به صورت مستمر و در هر جايگاهي به دنبال دو چيز است: 1- اصلاح و ارتقاء خودش 2- اصلاح و ارتقاء ديگران، و اين تلاش مستمر در راستاي ظهور حضرت وليعصر(عج) خواهد بود. به اين چنين شخصي مي گويند: «منتظِر».

ما براي اينكه حركت خوبي داشته باشيم و بتوانيم اين دو رسالت را در هر موقعيتي انجام دهيم به يك نقشه راه نياز داريم. خداوند چون لطيف و مهربان است اين نقشه را به ما داده و اين نقشه قرآن است. استفاده از هر نقشه اي رمز خوان مي خواهد و رمز خوان اين نقشه شريف، اهل بيت عليهم السلام هستند. به ما دستور دادند  قرآن را بدون اهل بيت مطالعه نكنيد چون ايشان رمزها و كدها را مي دانند و به هركس، هر اندازه كه لازم باشد تعليم مي دهند. بدانيد مقدمه دريافت اين رمزها و كد ها براي درك معارف قرآن همين دروس حوزوي است، همين ادبيات عرب است؛ گاهي يك واو عطف معنا را تغيير مي دهد.

در زندگي هر انساني بايد به دو اصل توجه دائم داشته باشد: اصل اول اينكه به فرمايش قرآن كريم، رابطه شيطان با  انسانها، مستمر است و دائما در پي وسوسه و گمراهي انسان است. شيطان يك روانشناس است كه مهارتهاي لازم جهت فتنه گري در انسان را دارد. وقتي مي گوييم: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» به اين معني نيست كه شيطان ما را رها مي كند بلكه فتنه اي را كه طراحي كرده بود از بين مي رود و او مجددا فريب ديگري را برنامه ريزي خواهد كرد. پس شيطان همواره در كمين بندگان خدا است حتي مخلَصين كه در قرآن كريم سلطه شيطان از آنها نفي شده است، شبانه روز مورد هجوم شيطانند لكن شيطان راهي براي نفوذ و غلبه بر ايشان نمي يابد.

اصل دومي كه بايد به آن توجه داشت استمرار ابتلا و آزمايش الهي است. بايد بدانيم همين حالا مشغول امتحان هستيم «أحسب الناس أن يتركوا أن يقولوا آمنا وهم لا يفتنون» لذا آزمايش خدا دائم و قطع نشدني است.

هرچه درجه ايمان رشد كند وسوسه هاي شيطان قوي تر و خطر سقوط بيشتر مي شود. مانند راننده اي كه مسئول هدايت خودرو است؛ هرچه سرعت خودرو بيشتر باشد دقت بيشتري را مي طلبد. مثلا خودرويي كه با سرعت 20 كيلومتر در ساعت حركت مي كند راننده مي تواند به راحتي با فرمان ماشين بازي كند و هرجور كه خواست آن را كنترل نمايد؛ اما اگر سرعت بالاتر رود به ميزان افزايش سرعت حساسيت فرمان نسبت به انحراف بيشر مي شود و كمترين انحراف، حتي در حدّ ميلي درجه، ممكن است باعث واژگون شدن خودرو شود.

پس حساسيت اين دو اصل براي يك طلبه كه وظيفه پيشوايي مردم را به عهده دارد بسيار زياد است و اگر طلبه اي به اين دو اصل توجه نداشته باشد استحاله مي شود و مي گندد. در روايات آمده است : روز قيامت عالِم بي عَمَل آنقدر بوي گند مي دهد كه همه از او فرار مي كنند. طلبه اي مي تواند اين دو اصل را در زندگي خودش مديريت كند كه فهميده باشد براي چه به حوزه آمده است.

در ادامه حجت الاسلام و المسلمين صدوقي با اشاره به شخصيت ارزشي مرحوم حجت الاسلام و المسلمين اسماعيلي به بررسي ابعاد شخصيتي ايشان پرداخته و فرمود:

استاد اسماعيلي كسي بود كه اين دو اصل را خوب درك كرده بود و مي دانست براي چه آمده؛ منزلت و تكليف شناخته بود. همين باعث شده بود حتي در سخت ترين شرايط و در حال بيماري دست از كار نكشد.

استاد اسماعيلي شخصيتي بسيار متواضع داشت و هميشه تاكيد مي كرد: «من» نگوييد كسي كه گفت «من» به خود پرستي مي رسد، ما عبد خداييم و بايد خدا سالار باشيم. خدا سالاري در وجود او شعله ور بود. نسبت به آنچه مي فهميد با تمام وجود كار مي كرد و در اموري كه نمي  فهميد و چيزي نمي دانست وارد نمي شد.

استاد اسماعيلي باور كرده بود علم تمام نشدني است و به هر عالمي كه مي رسيد سعي مي كرد مطلبي از او ياد بگيرد.

به شدت از روحاني نماها بدش مي آمد؛ همينكه مي ديد يك روحاني مي خواهد از دين سقفي براي معيشت خود بسازد از او فاصله مي گرفت و بيزار بود از روحاني نماها.

استاد اسماعيلي عاشق اهل بيت(عليهم السلام) و مقام شامخ حضرت زهرا (سلام الله عليها) بود.

در پايان استاد صدوقي با اشاره به اسامي امام زمان(عج) كه مرحوم شيخ عباس قمي در انتهاي كتاب منتهي الآمال آورده است افزود: يكي از اسامي شريف حضرت، غريم است؛ غريم يعني طلبكار. امام زمان عليه السلام از ما كار مي خواهد و مرحوم اسماعيلي كسي بود كه با تمام وجود باور كرده بود بدهكار است. او اقتدا به امام زمانش كرده بود و حضرت زهرا(سلام الله عليها) را الگوي خود مي دانست و همچنان كه فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در مسير ولايت تلاش مي كرد او هم در مسير حضرت زهرا(سلام الله عليها) گام برمي داشت.

گروه : اخبار و اطلاعیه های حوزه علمیه جامعه أمیرالمؤمنین علیه السلام  |  
گزارش مراسم بزرگداشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين اسماعيلي گزارش مراسم بزرگداشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين اسماعيلي
نظرات
در حال حاظر نظری وجود ندارد. اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وب سایت

تصویر امنیتی
کد نمایش داده شده را وارد نمایید:

حداقل
جستجو
حداقل
آرشیو ماهانه
تير 1402(4)
خرداد 1402(3)
ارديبهشت 1402(5)
فروردين 1402(3)
بهمن 1401(13)
دي 1401(8)
آذر 1401(4)
آبان 1401(4)
مهر 1401(10)
شهريور 1401(5)
خرداد 1401(2)
ارديبهشت 1401(5)
فروردين 1401(1)
اسفند 1400(3)
بهمن 1400(6)
دي 1400(11)
آذر 1400(9)
آبان 1400(11)
مهر 1400(3)
شهريور 1400(9)
مرداد 1400(6)
خرداد 1399(1)
ارديبهشت 1399(8)
فروردين 1399(2)
بهمن 1397(2)
اسفند 1396(1)
بهمن 1396(1)
دي 1396(2)
مرداد 1396(2)
ارديبهشت 1396(1)
فروردين 1396(3)
اسفند 1395(2)
بهمن 1395(8)
دي 1395(5)
آذر 1395(4)
مهر 1395(4)
شهريور 1395(7)
مرداد 1395(4)
خرداد 1395(1)
ارديبهشت 1395(2)
فروردين 1395(2)
اسفند 1394(1)
بهمن 1394(3)
شهريور 1394(1)
مرداد 1394(2)
ارديبهشت 1394(2)
فروردين 1394(1)
بهمن 1393(5)
خرداد 1393(1)
ارديبهشت 1393(4)
فروردين 1393(3)
اسفند 1392(3)
بهمن 1392(2)
دي 1392(6)
آذر 1392(16)
آبان 1392(7)
مهر 1392(4)
شهريور 1392(4)
خرداد 1392(1)
ارديبهشت 1392(9)
فروردين 1392(10)
اسفند 1391(7)
بهمن 1391(9)
دي 1391(6)
آذر 1391(9)
آبان 1391(5)
مهر 1391(5)
شهريور 1391(3)
مرداد 1391(2)
تير 1391(1)
خرداد 1391(1)
ارديبهشت 1391(9)
فروردين 1391(10)
اسفند 1390(10)
بهمن 1390(7)
دي 1390(8)
آذر 1390(5)
آبان 1390(10)
مهر 1390(22)
شهريور 1390(48)
مرداد 1390(4)
تير 1390(2)
خرداد 1390(2)
ارديبهشت 1390(1)
حداقل
RSS