يکشنبه ، 15 مهر ، 1403
حداقل
اخبار و رویدادها
کد خبر: 762   |  دفعات بازدید : 2642   |  نظرات : 0 RSS comment feed   |   نسخه چاپی   |   ارسال به دوستان  

درس اخلاق با حضور حضرت آیت الله توکل

12 اسفند, 1396 09:43
درس اخلاق با حضور حضرت آیت الله توکل

مشروح سخنان آيت الله توكل 


باسمک العظیم

خداوند متعال دار دنیا را، دار عمل قرار داده است تا ما در این دنیا اعمالی انجام بدهیم و از برکات آنها بهره مند شویم . بخش اندکی از این برکات در این دنیا ظاهر می شود و علت اینکه فقط بخش اندکی ظاهر می شود این است که دنیا ظرف حقیر است و برکات همگی نمی تواند در این دنیا ظاهر شود . به مقدار ظرف حقیر این دنیا، برکات برای ما ظاهر می شود . اما عمده این برکات برای عالم بعد از دنیاست .

دنیا را به این دلیل دار عمل قرار دادند تا با آن اعمال بالا برویم و به مراتب معنوی نائل شویم. با بیان « الیوم عملٌ بلاحساب و غداً حساب بلا عمل  » به ما فهماندند دنیا دار عمل است . با بیان « الدنیا مزرعۀ الأخره » هم چنین به ما فهماندند که آنچه بناست با ما معامله کنند، به ملاک همین اعمال با ما معامله می کنند. عزت و ذلت افراد در گرو عملکرد آنهاست.  لذا عملکرد ما حرف اول و آخر را می زند .

با بیان « کلُّ نفسٍ بما کسبت رَهِینَةٌ  و کلُّ امرءٍ بما کسب رهین » نیز اهمیت عملکرد آشکار می شود.  در جای دیگر می فرماید: « و ما تُجَزون إلا ما کنتم تعلمون » که در ذیل آیه روایت نقل شده : « إن خیراً فخیراً و إن شرّاً فشراً » اگر اعمال، مثبت بود عزیز ما هستید و اگر اعمال، منفی بود در دید ما ذلیل هستید و ما با شما برخورد خواهیم کرد. پس نحوه ی برخورد ما بستگی به عملکردهای خودتان دارد . در آیه 96 سوره اعراف فرمودند: « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ » اینجا با لام لفتحنا، با تأکید بیان فرمودند. خداوند چرا با تاکید بیان کرد ؟ چون این فرم آیات، فقط إخبار نیست که بدانید اگر آن کردید با شما این می شود. نه إخبار نیست.  بلکه اینها وعده ی الهی است و چون وعده شد « إنّ الله لا یخلف المیعاد » و لذا مؤکدا فرمودند : لَفتحنا علیهم ...... » این آیه، دنباله هم دارد و لکن کذّبوا،  مردم به جای کسب تقوا و ایمان، گناه و تکذیب را دنبال کردند. حالا عملکردهایتان این شد پس برخورد ما : « فأخذناهم بما کانوا یکسبون »  اینها را به فقر، بیماری وبیکاری گرفتیم، همه اینها به خاطر عملکرد بدشان بود. آیه به صراحت می گوید: که در مقابل تقوا و ایمان با شما چه می کنیم و در مقابل گناه و معصیت با شما چه می کنیم.

در آیه 26 سوره آل عمران آمده است: « قل اللّهم مالِک المُلک تؤتی الملکَ من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذلُ من تشاءُ  بیدک الخیر » خدایا هر کس را که تو بخواهی، حکومت بخشی و از هر کس تو بخواهی، حکومت را می گیری. عزت و ذلت دادن و همچنین گرفتن آن دو در دست توست. منتها خداوند ملاکش عملکرد است.

 اگرچه ما را برای عمل به این دنیا آورده اند، از این نکته که در سوره ی ملک به آن اشاره شده نباید غافل شویم : « هو الذی خلق الموتُ و الحیاۀ لیبلوکم ایکم أحسن عملاً » خداوند متعال نفرمود « أیکم اکثَرُ عملاً » ( کدام بیشتر عمل می کنید ) ما را برای اکثر اعمال نیاورده اند . بلکه فرمود: « ایکم أحسن عملاً » (  از بین اعمال حسن کدامیک، احسن را انتخاب می کنیم) و آن أحسن نردبان اوج گرفتن است. حال، أحسن اعمال به چه می گویند؟  من می خواهم در 5 مصداق برای عزیزان این مطلب را توضیح دهم: 1- أحسن اعمال گاهی اوقات در رنگ عملکرد ماست، گاهی اوقات عملی بلا رنگ است و یک عمل دارای رنگ است . اعمال ما دو بُعد دارد : 1- بُعد فعلی عمل 2- بعد فاعلی. در بعد فعلی، نظر فقط به خود عمل است و در بعد فاعلی، نظر به رنگی است که بر روی عمل می آید.

در بعد فعلی گاهی خود عمل، عمل خوبی است . ( آدم گرسنه ای را سیر نماید، افتاده ای را بلند کند و .... ) خود این عمل، عمل حسنی است. که به این عمل حسن، حُسن فعلی می گویند و یک بار نفس عمل، عمل بدی است ( انسان دزدی می کند، کسی را بزند ) به این عمل، قُبح فعلی می گویند.  انسان وقتی اعمال حسن انجام می دهد خود دو صورت دارد : 1- یک بار این اعمال حسن را انجام می دهد و در آن رنگ خدا می آورد . به این می گویند حُسن فاعلی 2- و با دیگر عمل حسن را انجام می دهد ولی کاری هم با خدا ندارد. در اینجا حسن فعلی است ولی حسن فاعلی نیست. اگر فعل حسن رنگ خدایی بگیرد می شود فعل احسن پس این احسن در رنگ اعمال است . به ما نفرموده اند فقط عمل حسن انجام بدهید، فرمودند عمل احسن انجام بدهید؛ یعنی  رنگ الهی بدهد . 2- فعل احسن گاهی در یک مکان خاصی پیش می آید : اگر شما در خانه 2 رکعت نماز خواندی کار حسن کرده ای، اما اگر همین دو رکعت نماز را در مسجد بخوانی عملت می شود عمل احسن، و لذا فرمودند اگر انسان نمازش را در مسجد بخواند ثوابش 25 برابر خواهد شد .

 3- گاهی عمل احسن در زمان انتخاب است . وقتی اذان ظهر شد از اول آن تا نزدیکی های نماز مغرب ظرف انجام نماز ظهر است. در این فاصله زمانی هر وقت  نماز بخوانم وظیفه ام را انجام داده ام، اما نماز اول وقت را تعبیر به رضوان الله و از نماز غیر اول وقت تعبیر به « عفو الله » کرده اند ؟ اصلا عفو کجاها می آید؟ عفو در بستر گناه می آید. آدم یک خطا باید بکند که یک برخوردی داشته باشد . اما عفو صورت می گیرد و برخورد صورت نمی گیرد . در اینجا چرا تعبیر « عفو الله »آورده اند ؟ وقتی اذان ظهر شد و خدا فرمان داد « اقیموا الصلاۀ » اگر در اول وقت نخواند به این فرمان بی اعتنایی کرده است . این بی اعتنایی، برخورد به دنبال دارد ولی خداوند به فضل و کرم برخورد نمی کند و تعبیر به « عفو الله » شده است . پس در اینجا نماز اول وقت احسن از نماز غیر اول وقت است.

 4- گاهی عمل احسن در کیفیت آن است. اگر انسان نماز را اول وقت و در مسجد بخواند منتهی به جماعت برکات عجیب جماعت را کسب کرده است . نماز جماعت عمل را احسن می کند . پیامبر در معراج به مَلکی رسیدند که دست و پا زیاد داشت از علت آن پرسیدند خدمت حضرت عرض کرد من مَلک بارانم هر کجا باران بیاید مأمورم تمام قطرات باران را بشمارم. فرمودند: اگر باران به شدت ببارد چطور؟ عرض کرد اگر با هر شدتی ببارد یک دانه هم از دست من فرار نمی کند. فرمودند: آیا جایی هست که نتوانی بشماری؟ بله 2 مورد است که من عاجزم : 1- آنجایی که امتت نماز جماعت می خوانند و عده آنان از ده نفر بالا برود اگر درختان عالم قلم، دریاها مرکب و جن و انس هم کاتب شوند این ثواب و برکات قابل احصاء نیست . 2- آنجایی که امتت دور هم جمع شوند و بر شما و اهل بیتت صلوات بفرستند . و لذا نماز اول وقت به اعتبار فرادا و جماعت، حسن و احسن خواهد بود .

 5- عمل احسن در اوج معنوی یک عملی است : مثلا انسان به جهاد برود. تعبیر عجیبی در رابطه با جهاد آورده اند : « الجهاد باب فتحه الله لخاصّهِ أولیاءه » فقط برای اولیاء در جهاد را باز نمی کنند بلکه برای عده خاصی از اولیاء. آنقدر برکات جهاد عجیب است حتی برای همه اولیاء هم باب جهاد باز نمی شود . در ورایت است اگر کسی به جهاد برود سالم برگردد « کیومٍ وَلَدته اُمّه » هرگناه حق الله بود خدا می گذرد .آنقدر جهاد عظیم است که فرموده اند: اگر انسان برود برای جهاد 7 مقام عنایت می کنند مقام اول : « الشهید فی اول قطرۀٍ مِن دَمِه مغفورٌ له » ( همین که خونش به زمین می آید خداوند تمام گناهان حق الله را می بخشد ) و مقام هفتم : « الشهید ینظر الی وجه الله » این شهید است با این همه مقامات، ولی در روایت فرمودند: « مدادُ العلماء افضل من دماء الشهداء » آن وقتی که بحث علم و عالم می آید وسط دیگر شهید و خون شهید به آن نمی رسد . جهاد، حسن است . ولی بحث عالم و پاسخ دادن به شبهات افراد و آنها را از تاریکی ها خارج کردن افضل است . و ارزشمند است ( البته اگر ما قدر کارمان را بدانیم )

در روایتی آمده است : « بعضکم افضل من بعضٍ صلاۀً، بعضکم افضل من بعضٍ حجّاً و بعضکم افضل من بعضٍ صدقۀً و بعضکم افضل من بعض صیاماً، افضلکم معرفۀً » ملاک کثرت صلاۀ و حج و صدقه و صیام نیست بلکه ملاک معرفت است . و لذا فرمودند درجات بهشت بستگی به میزان معرفت انسانها دارد . حتما زیارت نامه سلمان در مدائن را مطالعه کنید در آن زیارت نامه آمده است که به سلمان علم اولین و آخرین داده شده است . همه آن 27 باب علم را سلمان می داند !! از سلمان پرسیدند از کجا به این مقامات رسیدی ؟ گفت هر جا سفره ی علمی بود، در آن شرکت می کردم ( تا درک و معرفتم بالا بیاید و  به اوضاع، عمیق تر و عالم تر نگاه کنم ) سلمان تمام عمرش را دنبال علم و عالم بود و شد سلمان منّا اهل البیت . چرا 2 رکعت نماز با معرفت از 100 رکعت نماز جاهل بی معرفت برتر است ؟ چرا خواب عالم از عبادت جاهل برتر است ؟

خداوند لعنت کند این نهروانیان را نماز شبشان واقعا نماز شب بود یک شب، کمیل که خود، اهل نماز شب و ناله بود و ناله های امیرالمومنین (ع) را دیده بود، به همراه امیرالمومنین (ع) در خیابان های کوفه می رفتند؛ خانه ای بود که به سمت  بیرون، پنجره ای داشت .کمیل دید فردی در حال نماز شب است و آن چنان ناله می کند که کمیل می گوید از حزن او پاهایم سست شد و ایستادم آقا امیرالمؤمنین(ع)  فرمودند کمیل چرا نمی آیی؟ گفتم آقا عجب نماز شب و ناله ای دارد . آقا فرمودند کمیل بیا . زمانه ای گذشت و جنگ نهروان آمد و آقا خطاب به کمیل فرمود کمیل جلو بیا این چه کسی است که هلاک شده؟ کمیل گفت آقا نمی دانم، آقا فرمودند : این همان شخصی است که آن شب ناله ی او پاهایت را سست کرد و الآن با امام زمانش، قتال آمده است . کشته شد تا امام زمانش را بکشد عبادت داشت ولی چون معرفت نداشت به جنگ امام زمان خود آمد و کشته شد . ما را نفرستادند تا نماز زیاد بخوانیم آن چیزی که در رأس همه ی اینهاست، کسب معرفت است .

گروه : اخبار و اطلاعیه های حوزه علمیه جامعه أمیرالمؤمنین علیه السلام  |  
درس اخلاق با حضور حضرت آیت الله توکل
نظرات
در حال حاظر نظری وجود ندارد. اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وب سایت

تصویر امنیتی
کد نمایش داده شده را وارد نمایید:

حداقل
جستجو
حداقل
آرشیو ماهانه
تير 1402(4)
خرداد 1402(3)
ارديبهشت 1402(5)
فروردين 1402(3)
بهمن 1401(13)
دي 1401(8)
آذر 1401(4)
آبان 1401(4)
مهر 1401(10)
شهريور 1401(5)
خرداد 1401(2)
ارديبهشت 1401(5)
فروردين 1401(1)
اسفند 1400(3)
بهمن 1400(6)
دي 1400(11)
آذر 1400(9)
آبان 1400(11)
مهر 1400(3)
شهريور 1400(9)
مرداد 1400(6)
خرداد 1399(1)
ارديبهشت 1399(8)
فروردين 1399(2)
بهمن 1397(2)
اسفند 1396(1)
بهمن 1396(1)
دي 1396(2)
مرداد 1396(2)
ارديبهشت 1396(1)
فروردين 1396(3)
اسفند 1395(2)
بهمن 1395(8)
دي 1395(5)
آذر 1395(4)
مهر 1395(4)
شهريور 1395(7)
مرداد 1395(4)
خرداد 1395(1)
ارديبهشت 1395(2)
فروردين 1395(2)
اسفند 1394(1)
بهمن 1394(3)
شهريور 1394(1)
مرداد 1394(2)
ارديبهشت 1394(2)
فروردين 1394(1)
بهمن 1393(5)
خرداد 1393(1)
ارديبهشت 1393(4)
فروردين 1393(3)
اسفند 1392(3)
بهمن 1392(2)
دي 1392(6)
آذر 1392(16)
آبان 1392(7)
مهر 1392(4)
شهريور 1392(4)
خرداد 1392(1)
ارديبهشت 1392(9)
فروردين 1392(10)
اسفند 1391(7)
بهمن 1391(9)
دي 1391(6)
آذر 1391(9)
آبان 1391(5)
مهر 1391(5)
شهريور 1391(3)
مرداد 1391(2)
تير 1391(1)
خرداد 1391(1)
ارديبهشت 1391(9)
فروردين 1391(10)
اسفند 1390(10)
بهمن 1390(7)
دي 1390(8)
آذر 1390(5)
آبان 1390(10)
مهر 1390(22)
شهريور 1390(48)
مرداد 1390(4)
تير 1390(2)
خرداد 1390(2)
ارديبهشت 1390(1)
حداقل
RSS